Set Me Free

۲۴ مهر ۰۰ ، ۱۳:۳۰

God

به عنوان کسی که روزی ۷۱۵۷۱۵۶ تا چیز مختلف از خدا میخواد، هیچ جوره راه نداره که به خدا اعتقاد نداشته باشم. پس خدا که هست.

 

و به عنوان کسی که درسته دیر یا زود ولی تهش به ۹۰ درصد این خواسته‌های مهمش رسیده بنظر میاد که خدا خوب خدایی هم هست و خلاصه خیلی مشتی و باحاله. اصن عین یه رفیق مشتی و باحاله که هی بهت پول قرض میده، خوبی میکنه، هواتو داره، بعد تو دیگه یه جایی اصن خودت روت نمیشه ازش دوباره پول قرض بگیری. حالا الان مشکل اینه که من نمیدونم چرا خودم روم نمیشه دیگه سرش غر بزنم، بگم این چه وضعیه و اینا. چرا؟ چون این وضعیه که خودم خواستم. نه دقیقا این شکلی، ولی خب همه چیز بنظر میرسه انتخاب خودم بوده باشه.

 

حالا الان یه طوری شده که تغییر این انتخابا‌ خیلی کار سختیه، یعنی اصن رو کاغذ سلوشنی براش نمیبینم، اینطوری نیست که برم‌ بگم خدا بذار اینطوری بشه دیگه ردیفه قربون کله ت هم میشم. چون اصن نمیدونم اون اینطوری چه شکلیه. اینجاست که باید برام لول بزنی خودت یه حالت خوب رو طراحی کنی و کار رو در بیاری. چون من دقیقا نمیدونم حتی چی رو باید ازت بخوام.

 

ولی خب هم تو میدونی هم من، که چی برام بهتر از همه س و من چی میخوام در ته ته ته ته این دل لامصبم. هرچقدر که غیر منطقی و نشدنی و عجیب و بی راه حلم براش ولی میدونم که میدونی. و‌ امیدوارم که چون خدایی و خفنی از من بهتر بدونی و یه راهی براش پیدا کنی. چون دیگه الان خواسته هام لول آپ شده، میدونم چی رو میخوام ولی‌ نمیدونم چطوری میشه. میشه یه کاری کنی که یه طوری بشه؟

 

با تشکر

امضا

ملیکایی که هم خدا رو میخواد هم خرما. 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۰/۰۷/۲۴
MeLi

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی