۲۳ آذر ۰۰ ، ۱۳:۵۰
downtime
احساس میکنم در این اواخر ۲۴ سالگی افسردگی موضعی اومده سراغم. خوشحالی های دنیا برام تکراری و تمام شدن. از ته ته ته ته قلبم احساس تنهایی میکنم. چیزی نیست که منتظرش باشم در طول روز اتفاق بیفته. قلبم مچالهست. خشمگینم و دلگیر. زمان سخت و دیر میگذره. نمیتونم متمرکز و پروداکتیو باشم. خدایا چرا این شکلی شد.
.
دیگه بلد نیستم خودمو. یادم نیست قبلا چیکار میکردم که خوشحال بودم در روزم. خودمو جاج میکنم. آینده در هالهای از ابر و تاریکیه برام. چیکار کنم خوب شه؟
.
چیزی که از ۲۴-۲۵ سالگی سفارش دادم vs چیزی که تحویل گرفتم
.
آیا خواستهی زیادیه دوست خوبم؟
.
Please please please please please give me some good news. Some happiness. Calm me down. Please please please please.